معنی چشم فرنگی - فرهنگ فارسی عمید
معنی چشم فرنگی
- چشم فرنگی
- عینک، وسیله ای دارای دو شیشه و دو دسته که برای بهتر دیدن یا محافظت چشم از آفتاب روی بینی می گذارند، چشمک، آیینک
تصویر چشم فرنگی
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با چشم فرنگی
چشم فرنگی
- چشم فرنگی
- مراد از عینک باشد. (آنندراج). عینک. (ناظم الاطباء). چشمک. آلتی که برای تقویت نیروی باصره بر چشم گذارند. رجوع به چشمک شود
لغت نامه دهخدا
چشم کردگی
- چشم کردگی
- سحر و افسون. (ناظم الاطباء). چشم زدگی. رجوع به چشم کردن و چشم کرده شود
لغت نامه دهخدا
چشم تنگی
- چشم تنگی
- آزمندی. حرص ورزی. بخل و حسد. تنگ نظری. تنگ چشمی. رجوع به چشم تنگ شود
لغت نامه دهخدا