جذبه، مفرد واژۀ جذبات، گیرایی، کشش، جذابیت، جمع جذبات، در تصوف حالتی در شخص عارف و خداپرست که از خود بی خبر شده و به سوی حق کشیده می شود، کشش غیبی، کشیدنجَذبِه، مفردِ واژۀ جذبات، گیرایی، کشش، جذابیت، جمع جذبات، در تصوف حالتی در شخص عارف و خداپرست که از خود بی خبر شده و به سوی حق کشیده می شود، کشش غیبی، کشیدن