معنی توختن توختن توختَن دوختن، فرو کردن، فرو کردن از طرفی و بیرون کشیدن از طرف دیگرکشیدنجستن، خواستن، حاصل کردن، اندوختن دوختن، فرو کردن، فرو کردن از طرفی و بیرون کشیدن از طرف دیگرکشیدنجستن، خواستن، حاصل کردن، اندوختن تصویر توختن فرهنگ فارسی عمید