جدول جو
جدول جو

معنی ترفان

ترفان
سماق، درختی با برگ های مرکب و گل های سفید خوشه ای که در جاهای سرد می روید و بلندیش تا پنج متر می رسد، میوۀ کوچک سرخ رنگ و ترش مزه به صورت آسیاب شده به عنوان چاشنی کباب استفاده می شود، سماک، سماقیل، ترشابه، ترشاوه، تمتم، تتم، تتری، تتریک
تصویری از ترفان
تصویر ترفان
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ترفان

ترفان

ترفان
مخفف ترزفان است که ترجمان و شخص زبان آور باشد. (برهان) (از فرهنگ جهانگیری) (از انجمن آرا) (آنندراج). ترزفان و فصیح و طلیق اللسان و نطّاق و ترزبان. (ناظم الاطباء). رجوع به ترزبان و ترجمان شود
لغت نامه دهخدا

ترکان

ترکان
عنوانی مخصوص زنان اشراف در دوره مغول، نام مادر سلطان محمد خوارزمشاه
ترکان
فرهنگ نامهای ایرانی

ترخان

ترخان
در دوره مغول آنکه خان به او امتیازات ویژه ای مانند معافیت از مالیات می داده است
ترخان
فرهنگ نامهای ایرانی

ترخان

ترخان
ترکی برکشیده کسی که فرمانروایان مغول او را از میان دیگران بر می کشیدند واو پرگ داشت که هر گاه بخواهد نزد شاه برود، بزرگزاد
فرهنگ لغت هوشیار