معنی پر جفا - فرهنگ فارسی عمید
معنی پر جفا
- پر جفا
- ستمگر، ظالم، بیدادگر، جبّار، ستمکار، گرداس، جائر، ستم کیش، ظلم پیشه، جفا پیشه، جان آزار، جایر، جفاجو، جفاگر، جفا کار، دژآگاه، مردم گزا، پر جور، استمگر
تصویر پر جفا
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پر جفا
پرجفا
- پرجفا
- ظالم. ستمکار:
نبایست آن خلعت ناسزا
فرستاد نزدیک آن پرجفا.
فردوسی.
بگیتی کسی را نماند وفا
روان و زبانها شود پرجفا.
فردوسی (از فرهنگها)
لغت نامه دهخدا