جدول جو
جدول جو

معنی پاچه ورمالیده

پاچه ورمالیده
کسی که پاچۀ شلوار خود را بالا زده باشد، کنایه از آدم زرنگ و حقه باز
تصویری از پاچه ورمالیده
تصویر پاچه ورمالیده
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با پاچه ورمالیده

پاچه ورمالیده

پاچه ورمالیده
حقه باز شارلاتان زرنگ، بسیار پررو: (در میان همهمه و جنجال کشتیهای بزرگ و کوچک... یکدسته کارگر دزد و پاچه ور مالیده همه جور نمونه نژاد حضرت آدم دیده میشد) (سایه روشن 89)
پاچه ورمالیده
فرهنگ لغت هوشیار

پاچه ورمالیده

پاچه ورمالیده
در تداول عامیانه، سخت بی آزرم و خشن و بی ادب و بی محابا از نکوهش. ناتراشیده
لغت نامه دهخدا