جَمعِ واژۀ بصیر. (از ناظم الاطباء). بینا و نابینا از لغات اضداد است. (آنندراج). بینندگان. (مؤیدالفضلاء). بینایان. روشن بینان. روشن دلان: گر عادلی از طاعت بگذار حق رزق بنگر به بصیرت که درین ره بصرااند. ناصرخسرو
یکی از شهرهای جانب شرقی دجله که تا بغداد ده فرسنگ فاصله داشته وبر اثر تغییر مسیر دجله از آبادی بدور مانده است. رجوع به جغرافیای سرزمینهای خلافت شرقی، و بصری شود، روان گشتن آب. (ناظم الاطباء) (از آنندراج) (منتهی الارب)
دهی از دهستان جلال ازرک بخش مرکزی شهرستان بابل. سکنۀ آن 285تن. آب آن از رود خانه کاری. محصول آنجا برنج، کنف و مختصری غلات، نیشکر. شغل اهالی آن زراعت. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). و رجوع به سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو چ 1342 هجری قمری قاهره ص 118 شود، مابین سبابه و وسطی. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج)