معنی بریده دم بریده دم دم بریده، ویژگی جانوری که دمش را بریده باشند، ابتر، کلته، بکنک تصویر بریده دم فرهنگ فارسی عمید
سپیده دم سپیده دم دم صبح صادق، هنگام دمیدن سپیده، هنگام سحر، سحرگاه، صبح زود، صبح صادق، برای مِثال سپیده دم چو دم بر زد سپیدی / سیاهی خواند حرف ناامیدی (نظامی۲ - ۱۴۵) فرهنگ فارسی عمید