جدول جو
جدول جو

معنی آش و لاش

آش و لاش
متلاشی، ازهم پاشیده، مرداری که از هم پاشیده و متلاشی شده، زخم و جراحت که پر از چرک شده باشد، مضطرب، بسیار ناراحت
تصویری از آش و لاش
تصویر آش و لاش
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با آش و لاش

خش و خاش

خش و خاش
ریز و پیز. خش و خاشاک. قماش ریزه. هر چیز که افکندنی و دور انداختنی بود. (برهان قاطع)
لغت نامه دهخدا