معنی ایستانیدن ایستانیدن ایستانیدَن سرپا کردن، سرپا نگاه داشتن، وادار به ایستادن کردن، از رفتن بازداشتن سرپا کردن، سرپا نگاه داشتن، وادار به ایستادن کردن، از رفتن بازداشتن تصویر ایستانیدن فرهنگ فارسی عمید