جدول جو
جدول جو

معنی انروب

انروب
جرب، نوعی بیماری پوستی واگیردار که باعث سوزش و خارش پوست بدن و پیدا شدن جوش های بسیار ریز روی پوست می شود، انگل آن در زیر پوست بدن سوراخ هایی ایجاد می کند، گر، گال، گری، اندروب، اندوب
تصویری از انروب
تصویر انروب
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با انروب

انروب

انروب
جوششی است که بعربی قوبا خوانند و بعضی گویند جوششی است که آن را بفارسی گر و به تازی جرب خوانند. انزوب. (از برهان قاطع) (از هفت قلزم). درد که پوست را از غایت خارش درشت و آواره گرداند و آن را بریون و پریون و کیوارون نیز گویند. (شرفنامۀ منیری). جرب و آنرا گر و بریون و کوارون نیز گویند. (فرهنگ سروری). با اندروب و اندوب و اندوج مرادف است. (آنندراج). قوبا باشد که داد نیز گویند. (فرهنگ رشیدی) :
ترا کی ره بود در پیش محبوب
که داری بر همه اندام انروب.
افضل الدین کرمانی (از سروری) (رشیدی).
و رجوع به اندوب و اندوج و قوبا و گر و جرب شود
لغت نامه دهخدا

انبوب

انبوب
بستر و فراش و خوابگاه فرش میان دو پیوند نی، گره در ساق گیاه، لوله آب
فرهنگ لغت هوشیار

انبوب

انبوب
فاصلۀ میان دو بند یا گرهِ نی، هر چیز میان تهی مانند نی، لوله، لولۀ آب
انبوب
فرهنگ فارسی عمید

اندوب

اندوب
جَرَب، نوعی بیماری پوستی واگیردار که باعث سوزش و خارش پوست بدن و پیدا شدن جوش های بسیار ریز روی پوست می شود، انگل آن در زیر پوست بدن سوراخ هایی ایجاد می کند، گَر، گال، گَری، اَندُروب، اَنروب
اندوب
فرهنگ فارسی عمید

اندروب

اندروب
جَرَب، نوعی بیماری پوستی واگیردار که باعث سوزش و خارش پوست بدن و پیدا شدن جوش های بسیار ریز روی پوست می شود، انگل آن در زیر پوست بدن سوراخ هایی ایجاد می کند، گَر، گال، گَری، اَندوب، اَنروب
اندروب
فرهنگ فارسی عمید

انبوب

انبوب
فاصله میان دو بند یا گره نی (نای)، هر چیز مجوف مانند نی (نای)، لوله (آب و غیره)، جمع انابیب
انبوب
فرهنگ فارسی معین

انبوب

انبوب
میان دو پیوند نی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). آنچه در میان دو کعب نی یا نیزه است. (از اقرب الموارد). میان این بند نیزه تا دیگر بند. (مهذب الاسماء). گره در ساق گیاه. گره در ساق کاه. (یادداشت مؤلف). فاصله میان دو بند یا گره نی (نای). (فرهنگ فارسی معین) ، فراوان و بسیار. (ناظم الاطباء) : اثعل الورد، انبوهناک گردید. ائتک الورد، انبوهناک شد. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا