جدول جو
جدول جو

معنی اغنیا

اغنیا
غنی ها، توانگرها، مالدارها، بی نیازها، سرشارها، پر از عناصر مفید، جمع واژۀ غنی
تصویری از اغنیا
تصویر اغنیا
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با اغنیا

اغنیا

اغنیا
مأخوذ از تازی. توانگران. مالداران. (ناظم الاطباء) : ملوک و اغنیا را در چشم همت او هیبت و شوکت نمانده. (گلستان).
- حکومت اغنیا، حکومت سرمایه داران
لغت نامه دهخدا

اغنیه

اغنیه
زه سرود ترانه آواز آنچه بدان ترنم کنند سرود، جمع اغانی، هر سازی که بدون نفخ دم نواخته شود ساز غیر بادی
فرهنگ لغت هوشیار

اغنیاء

اغنیاء
توانگران، مالداران، جمع غنی، توانگران جمع غنی توانگران بی نیازان مالداران
فرهنگ لغت هوشیار

اغنیه

اغنیه
سرود، آواز، در موسیقی هر نوع ساز غیربادی، به ویژه ساز زهی
اغنیه
فرهنگ فارسی عمید

اغریا

اغریا
بلغت یونانی کوه را گویند و بعربی جبل خوانند. (برهان) (هفت قلزم). مأخوذ از یونانی. کوه. جبل. (ناظم الاطباء) ، جامه های کهنه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). لباسهای کهنه. اخلاق الثیاب. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

ازنیا

ازنیا
یکی از نواحی قدیم ایطالیا در ساحل غربی شبه جزیره مزبور که قوم اُزُن در آنجا مسکن داشتند و پای تخت آن شهر سوئسا اُرونکا بود که اکنون شهرسِزا بجای آن بناشده است. چون مردم اُزُنیا از ساکنین بسیار قدیم ایطالیا بوده اند گاه شعرا مملکت مزبوررا نیز اُزُنیا خوانده اند. (لغت نامۀ تمدن قدیم)
لغت نامه دهخدا