جدول جو
جدول جو

معنی ارزه گر

ارزه گر
کسی که پیشه اش کاهگل مالی یا گچ کاری ساختمان است، گچ کار
تصویری از ارزه گر
تصویر ارزه گر
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ارزه گر

ارزه گر

ارزه گر
اندایش گر. گچ مالنده. (برهان). کسی که کاهگل و گچ در جایی مالد. (برهان) (جهانگیری) (مؤید الفضلاء). کلاّس. (دهار).
لغت نامه دهخدا

برزه گر

برزه گر
کشاورز، کشتکار، دهقان
بَرزِگَر، زارِع، فَلّاح، وَرزِگَر، بَرزکار، بَزرکار، بَرزیگَر، گیاه کار، حَرّاث، حارِث، بازیار، کَدیوَر، وَرزِگار، وَرزِکار، وَرزه، وَرزی، کِشوَرز، واستِریوش، کِشتبان
برزه گر
فرهنگ فارسی عمید

برزه گر

برزه گر
برزیگر و زراعت کننده. (برهان) (آنندراج). برزگر. رجوع به برزگر شود
لغت نامه دهخدا

ارده گر

ارده گر
خواجه علی ارده گر، اصفهانی یکی از مهندسان خراسان بعهد سلطان ابوسعید تیموری که بقوت ذهن و دقت طبع، امور عجیبه ظاهر میکرد. وی در یک شیشه سی ودو جماعت محترفۀ صنعت پیشه را که در کار خانه آفرینش موجود بودند، بحیز ظهور آورد چنانکه سی ودو دکان و کارخانه گشوده هر پیشه وری به مهمی که مخصوص او بود، مشغولی میکرد و بعضی از آن صور که در صنعت بحرکت احتیاج داشتند مثل خیاط و نداف و نجار و حداد بهیئتی جنبش ایشان را مرقوم قلم تصویرگردانیده بود که در آینۀ خیال صورتی از آن زیباتر نمی نمود. سلطان سعید چون آن تعبیۀ غریبه را مشاهده فرمود، بغایت متعجب گشته درباره آن نادرۀ دوران اصناف تحسین و احسان بتقدیم رسانید. (حبط ج 2 ص 234)
لغت نامه دهخدا