معنی اخشیج
- اخشیج
- آخشیج، هر یک از عناصر چهارگانه شامل آب و آتش و باد و خاک ، عنصر، ضد، مخالف، نقیض
واژههای مرتبط با اخشیج
اخشیج
- اخشیج
- اخشیک. آخشیج. ضد و نقیض و مخالف. (برهان) ، اخشیشاب ِ در عیش، بر رنج و مشقت زیست شکیبیدن
آخشیج
- آخشیج
- عنصر
اخشید
- اخشید
- نام پادشاه سمرقند
آخشیج
- آخشیج
- عنصر اسطقس: چهار آخشیج (عناصر اربعه)، هیولی مقابل صورت، ضد مخالف، جمع آخشیجان آخشیجها
آخشیج
- آخشیج
- هر یک از عناصر چهارگانه شامل آب و آتش و باد و خاک ، عنصر، ضد، مخالف، نقیض،
برای مِثال کجا گوهری چیره شد زاین چهار / یکی آخشیجش بر او برگمار (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۱۰۱)
وخشیج
- وخشیج
- سعتر وسداب وعاقرقرحاو و خشیج و هزار سپند... این همه میجوشانند
آخشیج
- آخشیج
- عنصر، هیولی، ضد، مخالف، خشیج
اخلیج
- اخلیج
- اسب جواد نیک رو.
اخشین
- اخشین
- شهریست بفارس. (معجم البلدان) ، شترمرغ و کوه که سیاهی و سپیدی دارند، کوهی که در او سیاهی و سپیدی است