معنی اخشم - فرهنگ فارسی عمید
معنی اخشم
- اخشم
- ویژگی کسی که حس شامه اش خوب نیست و بوها را تشخیص نمی دهد
تصویر اخشم
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با اخشم
اخشم
- اخشم
- فراخ بینی ابویا کسی که بوییدن نتواند گنده بینی آنکه بینی وی بوی گرفته باشد بعلتی آنکه قوه بویایی ندارد آنکه بوی بد و خوب را در نمی یابد
فرهنگ لغت هوشیار