معنی یک سو شدن یک سو شدن کنایه از به کنار شدن، کنار رفتنبه دست آوردن برائت تصویر یک سو شدن فرهنگ فارسی عمید
یک سو کردن یک سو کردن کنایه از کنار گذاشتن، جدا کردن، یکسره کردن، برای مِثال هرچه باداباد حرفی چند می گویم به او / کار خود در عاشقی این بار یک سو می کنم (مصطفی میرزا - لغتنامه - یک سو) فرهنگ فارسی عمید