جدول جو
جدول جو

معنی نگاهبان

نگاهبان
پاسبان، مراقب، نگهدارنده، مرزبان، فرمانده سپاه
دیده بان، سرباز یا قراول که بالای بلندی بایستد و هر چه از دور ببیند خبر بدهد، دیده ور، دیدبان، دیده دار، قراول
تصویری از نگاهبان
تصویر نگاهبان
فرهنگ فارسی عمید