معنی لیسانس - فرهنگ فارسی عمید
معنی لیسانس
- لیسانس
- گواهی نامۀ پایان دورۀ کارشناسی، دورۀ چهارسالۀ کارشناسی، کسی که این دوره را با موفقیت گذرانده باشد، لیسانسیه، پروانه، اجازه نامه
تصویر لیسانس
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با لیسانس
لیسانس
- لیسانس
- پروانه، درجه عالی که معمولاً شامل چهار سال تحصیل پس از پایان دوره کامل متوسطه است، شهادتنامه درجه مزبور
فرهنگ لغت هوشیار
لیسانس
- لیسانس
- پروانه، درجۀ عالی که معمولاً شامل سه سال تحصیل پس از پایان دورۀ کامل متوسطه است، شهادت نامۀ درجۀ مزبور
لغت نامه دهخدا
لوسانه
- لوسانه
- متملقانه، از روی فریب کاری، برای مِثال اجل چون دام کرده گیر پوشیده به خاک اندر / صیاد از دور نک دانه برهنه کرده لوسانه (کسائی - لغت فرس - لوسانه)
فرهنگ فارسی عمید