معنی گربه گون
- گربه گون
- گربه مانند، کنایه از حیله گر، فریب کار، کنایه از چاپلوس
واژههای مرتبط با گربه گون
گربه گون
- گربه گون
- فریبنده دغاباز محیل: ازین گربه گون خاک تا چند چند بشیری توان کردنش گرگ بند ک (نظامی)
گربه گون
- گربه گون
- فریبنده، ذغاباز، محیل
گربه گون
- گربه گون
- بمعنی گربه سان که کنایه از فریب دهنده و دغل باز و محیل باشد. (برهان) (غیاث). ظاهراً بقیاس گربه سان ساخته شده است:
از این گربه گون خاک تا چندچند
به شیری توان کردنش گرگ بند.
نظامی
آرکه گون
- آرکه گون
- زرفینک
آرکه گون
- آرکه گون
- فرانسوی زرفینک
گربه سان
- گربه سان
- گربه مانند مانند گربه
گربه شور
- گربه شور
- چیزی را به عجله و ناتمام شستن
گربه شور کردن: کنایه از گربه شور
گونه گون
- گونه گون
- گوناگون، رنگارنگ، رنگ به رنگ، جور به جور
گوربه گور
- گوربه گور
- مرده ای که او را از گور درآورند و در جای دیگر دفن کنند، کنایه از نفرینی دربارۀ مرده، گوربه گور شده
