جدول جو
جدول جو

معنی قمار

قمار
هر نوع بازی ای که در آن شرط کنند شخص برنده از کسی که بازی را باخته پول یا چیز دیگر بگیرد، منگ، منگیا،
کنایه از کار خطرناک، ریسک
تصویری از قمار
تصویر قمار
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با قمار

قمار

قمار
قِمار. بازی قمار:
می و قمّار و لواطه بطریق سه امام
مر ترا هر سه حلال است هلا سر بفراز.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا

قمار

قمار
نام شهری است در منتهای هندوستان قریب دریای شور به طرف جنوب که عود خوب در آنجا پیدا میشود. (آنندراج از برهان و سراج) و در بحر الجواهر و منتخب کشف اللطایف آمده که قمار به فتح اول نام موضعی است ازبلاد هند که عود بهتر در آنجا باشد و در سراج آمده که چون قاف در هندی نیست ظاهراً قمار معرب کُمار باشدو آن نام جایی است در هند. (آنندراج). قمار (ق َ یاق ِ) موضعی است در هند و عامه گویند عود بدانجا منسوب است ولی آنچه دانشمندان در این مورد گویند این است که عود به قامرون منسوب است. و آن موضعی است در هند. (از معجم البلدان). شهری بزرگ است (به هندوستان) و ملوک قمار عادلترین ملکانند اندر هندوستان و اندر همه هندوستان زنا مباح است مگر اندر قمار که حرام دارند. و صلت ملوک قمار دندان پیل است و عود قماری. (حدود العالم). جزیره ای است در دریای هند و در آن شهرهای بسیاری است. پارسایان و دانشمندان چین و هند در آن سکنی کنند و در آن بت های بسیاری است که بنحوی عجیب قلمکاری شده. عود قماری بدان منسوب است و مرکز معدن طلاست و آبنوس و طاوس. (نخبه الدهر دمشقی ص 65).
ابن الندیم گوید: ابودلف سیاح ینبوعی مرا حکایت کرد که در قمار بتکده ای است دیوارهای آن از زر و سقف آن از عود هندی و هر عود بطول پنجاه ذراع و بیشتر بت ها و محاریب و قبله های آن مرصع به مرواریدهای گرانبها و یاقوت های درشت است. رجوع به الفهرست شود:
مهتر بود خزانۀ زرّ تو از خزر
بهتر بود قمطرۀ عود تو از قمار.
منوچهری.
سوخت شب مشک رنگ زآتش خورشید و برد
نکهت باد سحر قیمت عود قمار.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

قمار

قمار
قمارباز: و گویند خلفاء و ائمه و شهیدان و غازیان اسلام و علماء و زهاد که نه رافضی باشند همه را در دوزخ اندازند و موالیان خود را از غالیان و رافضیان ببهشت فرستند اگر چه قمّار وخمّار و بی نماز بوده باشند. (نقض الفضائح ص 293)
لغت نامه دهخدا