جدول جو
جدول جو

معنی فراشیدن

فراشیدن
لرزیدن و بدحال شدن پیش از بروز تب، حالت فراشا پیدا کردن
تصویری از فراشیدن
تصویر فراشیدن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با فراشیدن

فراشیدن

فراشیدن
لرزیدن و خود را به هم کشیدن در ابتدای تب باشد و آن را فراشا و به عربی قشعریره خوانند. (برهان). افراشیدن. فراخیدن. (یادداشت به خط مؤلف). رجوع به فراشا شود
لغت نامه دهخدا