جدول جو
جدول جو

معنی فتوژنیک

فتوژنیک
چهره ای که دارای قابلیت های ویژه در عکاسی یا سینما باشد
تصویری از فتوژنیک
تصویر فتوژنیک
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با فتوژنیک

فتوژنیک

فتوژنیک
اجسامی که نور آنها بر روی مواد شیمایی عکاسی اثرات مطلوب و مناسب دارد نورهایی که برروی مواد شیمایی عکاسی تاثیر مناسب و کامل دارند
فرهنگ لغت هوشیار

فوتوژنتیک

فوتوژنتیک
اجسامی که نور آنها بر روی مواد شیمیائی عکاسی اثر مطلوب دارد
فوتوژنتیک
فرهنگ لغت هوشیار

فوتو ژنیک

فوتو ژنیک
فرانسوی شید هنایی (هنایی از هنایش تاثیر)، هو رخشیک (هو خوب)
فوتو ژنیک
فرهنگ لغت هوشیار

اوژنیک

اوژنیک
علم تحقیق در راههای اصلاح جسمی و روحی نژاد بشر بر اساس جلوگیری از توالد و تناسل افراد نامتناسب و تشویق افراد مناسب به این کار. در بعضی کشورها قوانین خاصی برای عقیم کردن افراد دارای عیب های روانی وضع شده ولی در اجرای این قوانین مشکلات زیادی پیش می آید، ظاهراً امیدبخش ترین راههای اصلاح نژاد، تربیت صحیح و اصلاح محیط است. (دایرهالمعارف فارسی) ، ساخت و یراق زین. یراق زین، لگام اسب. (ناظم الاطباء) (هفت قلزم). لجام اسب. (برهان) ، مردم معتبر. (ناظم الاطباء). مردم امین و معتمد. (هفت قلزم) (برهان). رجوع به اوستام شود
لغت نامه دهخدا

تونیک

تونیک
ژاکت یا بلوز زنانۀ بلند که بخش بالای ران ها را هم می پوشاند، داروی مقوی ویتامین دار، در موسیقی نخستین نت در یک گام، در موسیقی آکورد سه صدایی روی درجۀ اول، در موسیقی نت پایه در یک قطعۀ موسیقی
تونیک
فرهنگ فارسی عمید

تونیک

تونیک
بلوز یا ژاکت کوتاه زنانه تا بالای ران که معمولاً با شلوار یا دامن پوشیده می شود، داروی بهداشتی مقوی، نت پایه یک قطعه موسیقی، نت اول در یک گام
فرهنگ فارسی معین

تونیک

تونیک
بلوز بلند زنانه، جامه کوتاه زنانه، انرژی زا، محرک، مقوی، شربت تقویت کننده، نواخت دار (زبان ها) گرفتار شدن، به درد سر افتادن، موقعیت دشواریافتن در تنگنا گرفتار آمدن،
فرهنگ واژه مترادف متضاد