جدول جو
جدول جو

معنی غیب

غیب
هر سری که جز خداوند و بندگان برگزیده کسی آن را نمی داند، نهان از چشم، ناپیدا، ناپدید، پنهان، عالمی که خداوند، فرشتگان، کتاب های آسمانی، پیامبران، قیامت، بهشت و دوزخ در آن قرار دارند
غیب دانستن: آگاه بودن از مسائل پنهان
غیب شدن: غایب شدن، ناپدید شدن
غیب کردن: ناپدید کردن، پنهان کردن
غیب گفتن: خبر دادن از غیب و چیزهای پنهانی
در غیب: پنهانی
تصویری از غیب
تصویر غیب
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با غیب

غیب

غیب
جَمعِ واژۀ غائب. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به غائب شود
لغت نامه دهخدا

غیب

غیب
جَمعِ واژۀ غائب. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). فتحۀ یاء غَیَب بسبب تشبیه آن به ’صَیَد’ مصدر ’اصاد یصید’ است، چه رواست که آن را مصدر فرض کنند اگرچه جمع است. (از منتهی الارب). رجوع به غائب شود
لغت نامه دهخدا

غیب

غیب
پنهان، پنهان شدگی، پوشیده، راز، سر، مخفی، مستور، ناپدید، نادیده، نامرئی، نهان، نهان شدگی
متضاد: فاش
فرهنگ واژه مترادف متضاد