معنی صفعه صفعه پس گردنیسیلی، ضربه ای با کف دست و انگشتان به صورت کسی، چک، توگوشی، کشیده، لت، تپانچه، کاز، سرچنگ تصویر صفعه فرهنگ فارسی عمید