جدول جو
جدول جو

معنی شکوخیدن

شکوخیدن
سکندری خوردن، لغزیدن، به سر در آمدن، ترسیدن، افتادن برای مثال چو از سرکشی کرد هر سو نگاه / شکوخید و افتاد بر خاک راه (آغاجی - شاعران بی دیوان - ۱۹۶)،
تصویری از شکوخیدن
تصویر شکوخیدن
فرهنگ فارسی عمید