معنی سر خوردن - فرهنگ فارسی عمید
معنی سر خوردن
- سر خوردن
- لیز خوردن، سریدن، لغزیدن، از روی سرسره یا جای سراشیب خزیدن و فرود آمدن
تصویر سر خوردن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با سر خوردن
سر خوردن
- سر خوردن
- دل زده شدن بر اثر شکست. لیز خوردن لغزیدن: روی یخها سر خورد، فرود آمدن از جایی سراشیب
فرهنگ لغت هوشیار
سر خوردن
- سر خوردن
- از کاری یا چیزی نومید و دل زده شدن و از آن صرف نظر کردن
فرهنگ فارسی عمید