معنی دوزیدن - فرهنگ فارسی عمید
معنی دوزیدن
- دوزیدن
- دوختن، دو تکه پارچه را با نخ و سوزن به هم وصل کردن، بخیه زدن، با تیر یا نیزه دو چیز را به هم چسباندن
تصویر دوزیدن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با دوزیدن
دوزیدن
- دوزیدن
- دوختن. (آنندراج). به معنی دوختن استعمال می گردد ولی چندان معمول نیست. (ناظم الاطباء) : صرب، بریدن چیزی را و دوزیدن. (منتهی الارب). رجوع به دوختن شود
لغت نامه دهخدا
دوشیدن
- دوشیدن
- بیرون آوردن شیر از پستان گاو یا گوسفند و مانند آن ها با دست، شیر از پستان بیرون کشیدن، دوختن
فرهنگ فارسی عمید