معنی جا به جا شدن جا به جا شدن از جایی به جای دیگر رفتن، از جا در رفتن، از جای خود تکان خوردن استخوان یا مفصل، از بند در رفتن تصویر جا به جا شدن فرهنگ فارسی عمید