جدول جو
جدول جو

معنی ته پر

ته پر
تفنگ ته پر، تفنگی که فشنگ را از ته لوله در آن می گذارند
تصویری از ته پر
تصویر ته پر
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ته پر

ته پر

ته پر
تفنگ و توپی که ته آن را باز کرده باروت و گلوله در وی گذارند. (ناظم الاطباء). مقابل سرپر. تفنگ که در آن فشنگ بکار برند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به تفنگ شود
لغت نامه دهخدا

ته پا

ته پا
تحت القوه و تحت الماء و تحت الشراب نیز گویند. و چیزی اندک که بدان ناشتا بشکنند. (آنندراج) :
زهر مار است باده در ناهار
ته پا تا نباشد آب مخور.
باقر کاشی (از آنندراج).
بده باده کآن هست اصل معاش
ته پا اگر هم نباشد مباش.
؟ (ایضاً)
لغت نامه دهخدا

ده پر

ده پر
دهبرج. ده پره. (یادداشت مؤلف). رجوع به ده پره شود
لغت نامه دهخدا