معنی تکاندن تصویر تکاندن تکاندنتِکاندَن حرکت دادن چیزی در جای خود مانند جنباندن درخت، تکان دادن، جنباندن، به حرکت درآوردن چیزی به طور ناگهانیحرکت دادن چیزی در جای خود مانندِ جنباندن درخت، تکان دادن، جنباندن، به حرکت درآوردن چیزی به طور ناگهانی فرهنگ فارسی عمید