جدول جو
جدول جو

معنی پسربچه

پسربچه
پسری که از مرحلۀ کودکی گذشته اما هنوز به حد بلوغ نرسیده
تصویری از پسربچه
تصویر پسربچه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با پسربچه

پسریچه

پسریچه
پسر کوچک، پسر بدکاره. (برهان قاطع) (فرهنگ رشیدی). در فرهنگ پسریچه بوزن جنبیده آورده بمعنی پسران بدکار. (در لغت نامۀ خطی مجهول) ، مردم سفله. (برهان قاطع). بدکار و سفله باشد. کذا فی المؤید. مردم پست فرومایه. دون. رذل
لغت نامه دهخدا

پسرینه

پسرینه
نرینه در فرزند آدمی جنس پسر مقابل مردینه عورتینه (قس. زنینه دخترینه مردینه)
فرهنگ لغت هوشیار