جدول جو
جدول جو

معنی باغدار

باغدار
آنکه باغ دارد و پیشه اش جمع آوری و فروش محصولات باغ است، صاحب باغ
تصویری از باغدار
تصویر باغدار
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با باغدار

باردار

باردار
میوه دار باثمرمثمر (درخت)، آبستن حامله، مخلوط با فلز کم بها مغشوش نبهره. یا زبان باردار. زبانی که قشر سفیدی بر روی آن بندد و علامت تخمه باشد
فرهنگ لغت هوشیار

بازدار

بازدار
کسی که بازهای شکاری را رام و تربیت می کرد، بازبان، بازیار
بازدار
فرهنگ فارسی عمید

باردار

باردار
آبستن، برای مِثال اگر مار زاید زن باردار / به از آدمی زادۀ دیوسار (سعدی۱ - ۶۸)، میوه دار مثلاً درخت باردار، حامل بار
باردار
فرهنگ فارسی عمید