جدول جو
جدول جو

معنی آهن کش

آهن کش
آهن ربا، جسمی که آهن و بعضی فلزات را به سوی خود جذب کند
تصویری از آهن کش
تصویر آهن کش
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با آهن کش

آهن کش

آهن کش
آهن ربا حجرمغناطیس، کسی که در گاراژها عمل آهن کشی را انجام دهد
آهن کش
فرهنگ لغت هوشیار

آهن کش

آهن کش
سنگ آهن ربا. حجر مغناطیس. مغنطیس. مغنیاطیس:
که کُهْشان همه سنگ آهن کش است
دزی تنگ و ره در میان ناخوش است.
اسدی.
تو گفتی تنش کوه آهن کش است
همان اسبش از باد و از آتش است.
اسدی.
دل اعدای او سنگ است لیکن سنگ آهن کش
ازآن، پیکان او هرگز نجوید جز دل اعدا.
فرخی
لغت نامه دهخدا

آهن کشی

آهن کشی
عمل و شغل کسی که در گاراژها برای محکم تر شدن اسکلت اتومبیلها محل اتصال اجزای اسکلت را با تسمه های آهن مجددا می پیوندد
فرهنگ لغت هوشیار

آهن کوب

آهن کوب
کسی که شغلش نصب کردن و کوبیدن ورقه های فلزی یه شیروانی باشد کسی که شغلش نصب کردن وکوبیدن ورقه های فلزی به شیروانی باشد
فرهنگ لغت هوشیار