جدول جو
جدول جو

معنی آهختن

آهختن
بیرون کشیدن چیزی از چیز دیگر مانند شمشیر از غلاف یا دست از دست دیگری، برکشیدن، کشیدن، درآوردن
بالا آوردن چیزی به قصد زدن مانند شمشیر
بلند کردن، برافراختن
آهیختن، برآهختن، آهنجیدن، آختن، اختن
تصویری از آهختن
تصویر آهختن
فرهنگ فارسی عمید