جدول جو
جدول جو

معنی اورده

اورده
ورید، رگی که خون را به قلب برمی گرداند، سیاهرگ، رگ گردن، رگ های نمایان بدن
تصویری از اورده
تصویر اورده
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با اورده

اورده

اورده
جَمعِ واژۀ ورید. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). رگهای گردن. (آنندراج). رجوع به ورید شود
لغت نامه دهخدا

وارده

وارده
وارد شده مثلاً جراحت وارده بر او شدید بود، نقل شده
واردۀ قلبی: در تصوف وارد
وارده
فرهنگ فارسی عمید