جدول جو
جدول جو

معنی افکندن

افکندن
به دور انداختن، انداختن، پرت کردن
بر زمین زدن
کنار زدن چادر یا نقاب و امثال آن ها، گستردن و پهن کردن فرش
افشاندن، پاشیدن
حذف کردن
پدید آوردن
اوکندن، فکندن
تصویری از افکندن
تصویر افکندن
فرهنگ فارسی عمید