جدول جو
جدول جو

معنی اشکوخ

اشکوخ
سکندری، با سر افتادن به زمین در اثر گیر کردن پا به چیزی هنگام راه رفتن یا دویدن، لغزش
سکندر، به سر در آمدگی، به سر در آمدن، شکرفیدن، شکوخیدن، اشکوخیدن، آشکوخیدن، آشکوخ
تصویری از اشکوخ
تصویر اشکوخ
فرهنگ فارسی عمید