معنی هشاشت
- هشاشتهَشاشَت
- شاد شدن، شادمانی و گشاده رویی، گشاده رو بودن، خوش رویی، خوش رو بودن، مباسطه، تحتّم، ابرو فراخی، انبساط، روتازگی، مباسطت، تبذّل، طلاقت، بشر، بشاشت، تازه روییشاد شدن، شادمانی و گشاده رویی، گشاده رو بودن، خوش رویی، خوش رو بودن، مُباسَطِه، تَحَتُّم، اَبرو فَراخی، اِنبِساط، روتازِگی، مُباسَطَت، تَبَذُّل، طَلاقَت، بِشر، بَشاشَت، تازِه رویی
فرهنگ فارسی عمید