معنی مذکور مذکور ذکر شده، یاد شده، مشهور، زبانزد، معروف، کنایه از معشوق ذکر شده، یاد شده، مشهور، زبانزد، معروف، کنایه از معشوق تصویر مذکور فرهنگ فارسی عمید