جدول جو
جدول جو

معنی گوربه گور

گوربه گور
مرده ای که او را از گور درآورند و در جای دیگر دفن کنند، کنایه از نفرینی دربارۀ مرده، گوربه گور شده
تصویری از گوربه گور
تصویر گوربه گور
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با گوربه گور

گربه شور

گربه شور
چیزی را به عجله و ناتمام شستن
گربه شور کردن: کنایه از گربه شور
گربه شور
فرهنگ فارسی عمید

گربه گون

گربه گون
گربه مانند، کنایه از حیله گر، فریب کار، کنایه از چاپلوس
گربه گون
فرهنگ فارسی عمید

گربه گون

گربه گون
فریبنده دغاباز محیل: ازین گربه گون خاک تا چند چند بشیری توان کردنش گرگ بند ک (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار

گربه گون

گربه گون
بمعنی گربه سان که کنایه از فریب دهنده و دغل باز و محیل باشد. (برهان) (غیاث). ظاهراً بقیاس گربه سان ساخته شده است:
از این گربه گون خاک تا چندچند
به شیری توان کردنش گرگ بند.
نظامی
لغت نامه دهخدا

گربه کور

گربه کور
کنایه از آدم محیل و فریبکار و حقه باز است. رجوع به گربه شود
لغت نامه دهخدا

گوربگور

گوربگور
گوربگور شده (نفرینی است درباره مرده) : گفت: اگر مرده منی میدانم چه گور بگوری هستی... یا گور بگور افتادن، مردن (نفرینی است مرده را)، یا گور بگور افتاده. مرده (نفرینی است مرده را)، یا گور بگور انداختن، مرده را از گور خود بیرون آوردن و جای دیگر دفن کردن، یا گور بگور انداخته. مرده ای که از گور اصلی بدر آورده و جای دیگر دفن کرده باشند. یا گور بگور شدن، گور به گور انداختن، یا گور بگور شده. گور به گور انداخته
فرهنگ لغت هوشیار