معنی گلاب پاش - فرهنگ فارسی عمید
معنی گلاب پاش
- گلاب پاش
- ظرف کوچک لوله دار بلوری یا چینی که در آن گلاب می ریزند
تصویر گلاب پاش
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با گلاب پاش
گلاب پاش
- گلاب پاش
- آنکه گلاب پاشد، ظرفی بلورین و غیره دارای لوله که در آن گلاب ریزند و از لوله آن گلاب پاشند
فرهنگ لغت هوشیار
گلاب پاش
- گلاب پاش
- آن که گلاب پاشد، ظرفی بلورین و غیره دارای لوله که در آن گلاب ریزند و از لوله آن گلاب پاشند
فرهنگ فارسی معین
گلاب پاچ
- گلاب پاچ
- آنکه گلاب پاشد، ظرفی بلورین و غیره دارای لوله که در آن گلاب ریزند و از لوله آن گلاب پاشند
فرهنگ لغت هوشیار
لاف پاش
- لاف پاش
- لاف پیما:
کو لاف پاش هست نزدیک فاضلان
شعرم بروی دعوی برهان روزگار، (؟)
انوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا