جدول جو
جدول جو

معنی گل محمدی

گل محمدی
از اقسام گل سرخ که کم پر و کم دوام است و غالباً سایر اقسام گل سرخ را به آن پیوند می زنند، گل گلاب
تصویری از گل محمدی
تصویر گل محمدی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با گل محمدی

گل محمدی

گل محمدی
از تیره رزاسه و قسمت قابل مصرف آن گلبرگ است. مادۀ مؤثرۀ آن تانن و موارد استعمال آن غرغره قابض، غرغره بورات دو سدیم است. (از کارآموزی داروسازی تألیف جنیدی ص 197). گل سرخ. گل سوری. یک قسم از گل سرخ است. در اسپاهان و کاشان از آن گلاب میگیرند و بعضی آنرا هم تقطیر مینمایند. رجوع به گل سرخ و گل سوری شود
لغت نامه دهخدا

قل احمدی

قل احمدی
تودهنی مشت سخت (سقلمه ترکی) (لوطیان) دست بزور تمام بر عضو کسی زدن سقلمه: در... ت قل - احمدی زنم که مفقود الخبری شوی
فرهنگ لغت هوشیار

پل محمودی

پل محمودی
موضعی مجاور قریۀ محمودی در نواحی مرو. (حبیب السیر چ طهران جزء 4 از ج 3 ص 356)
لغت نامه دهخدا

خلق محمدی

خلق محمدی
کنایه از خلق خوش. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

قل احمدی

قل احمدی
دست به زور تمام بر عضو کسی زدن، و ترکان آن را حق نظربکی گویند و حق نظربک شخصی بوده که در اهتمام در خانه پادشاه دست بر سینۀ مردم به زور تمام میزد، این ضرب به نام او مشهور شد. لوطیان گویند: ملاهایی که در این عصر به هم رسیده اند اگر یک قل احمدی بزنی همه مفقودالخبر میشوند. (بهار عجم) (آنندراج). میرنجات در نثر خود که مسمی است به آقارشکی نوشته: ’برکونت قل احمدی زنم که مفقودالخبر شوی’. (بهار عجم) (آنندراج). و این اصطلاح الواط است و ترکان آن را سُقُلْمه به سین مهمله و حق نظر بکی گویند. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

گل محمدبیگ

گل محمدبیگ
دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل واقع در 5000گزی شمال بنجار و 1000گزی مالرو جلال آباد به زابل. هوای آن گرم و دارای 700 تن سکنه است. آب آن از رود خانه هیرمند و محصول آن غلات، صیفی و لبنیات است. شغل اهالی زراعت، گله داری و صنایع دستی آنان کرباس و گلیم بافی است. راه آن مالرو و ساکنین از طایفۀ کلانتری هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

آل محمد

آل محمد
اولاد و احفاد پیامبر صلوات الله علیه و آله از نسل علی و فاطمه علیهم االسلام:
سعدی اگر عاشقی کنی ّ و جوانی
عشق محمد بس است و آل محمد.
سعدی
لغت نامه دهخدا