جدول جو
جدول جو

معنی کامانکار

کامانکار
نوعی اتومبیل سواری بزرگ که بیشتر در ارتش به کار می رود
تصویری از کامانکار
تصویر کامانکار
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با کامانکار

کامنکار

کامنکار
قسمی کامیون سبک وزن که در ارتش و نیز برای حمل و نقل در جاده های خارج شهر از آن استفاده کنند
فرهنگ لغت هوشیار

پیمانکار

پیمانکار
مقاطعه کار، کسی که انجام دادن کاری را در قبال مبلغ معینی پول تعهد کند
فرهنگ لغت هوشیار

سیمانکار

سیمانکار
ساخنگر کسی که سیمان را در ساختمان به کار برد بنایی که دیوار ها را سیمان کشد
فرهنگ لغت هوشیار

پیمانکار

پیمانکار
کسی که انجام دادن کاری را در برابر پول معینی برعهده بگیرد، مقاطعه کار، کُنتُراتچی
پیمانکار
فرهنگ فارسی عمید

کامه کار

کامه کار
کامروا کامران، سعید سعادتمند خوشبخت: (در چرند اب تبریز بشرف سجده شهریار کامکار کامیاب مشرف شدند)، موفق، عشرت طلب عیاش، جانور شکاری (سباع و طیور)، مطبوع ذایقه: (شیرینیها گوناگون و شیراز های نظیف و ریچار های لطیف و کامه ای کامکار. ) (ترجمه محاسن اصفهان)
کامه کار
فرهنگ لغت هوشیار