معنی کار اوفتادن تصویر کار اوفتادن کار اوفتادنکار اوفتادَن کار افتادن، کاری پیش آمدن، حادثه ای رخ دادن، واقعه ای اتفاق افتادنکار افتادن، کاری پیش آمدن، حادثه ای رخ دادن، واقعه ای اتفاق افتادن فرهنگ فارسی عمید