جدول جو
جدول جو

معنی قلمبه

قلمبه
دور از فهم، دشوار مثلاً حرف های قلمبه، برجسته و برآمده، زیاد مثلاً پول قلمبه
تصویری از قلمبه
تصویر قلمبه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با قلمبه

قلمبه

قلمبه
پارسی ترکی گشته کلنبه برجسته ورآمده، درشت، پیچیده سخن پیچیده برجسته و برآمده، درشت و برآمده، درشت خشن، سخن مغلق و نامستعمل
فرهنگ لغت هوشیار

تلمبه

تلمبه
پمپ، اسبابی است که بوسیله آن هوا یا گاز یا مایعی را از جائی بجائی منتقل سازند
فرهنگ لغت هوشیار

تلمبه

تلمبه
ابزاری که با آن آب را از چاه یا منبع خارج کنند، ابزاری که با آن هوا را وارد لاستیک، توپ و مانند آن ها می کنند، در علم نجوم صورت فلکی در نیمکرۀ جنوبی آسمان
تلمبه
فرهنگ فارسی عمید

غلمبه

غلمبه
الفاظ و عبارات مشکل که گوینده برای اظهار فضل ادا کند، سخنان درشت از کسی چنین گفته از او سزاوار نیست
فرهنگ لغت هوشیار

قلابه

قلابه
نشپیل آهنی خمدارکه بدان ماهی شکارکنند برگرفته از (قلب) به آرش برگردانیدن
فرهنگ لغت هوشیار