جدول جو
جدول جو

معنی قلب کار

قلب کار
کسی که سیم و زر ناسره به کار ببرد، برای مثال خاقانیا به بغداد اهل وفا چه جویی / کز شهر قلب کاران این کیمیا نخیزد (خاقانی - ۸۵۱)، کسی که پول قلب سکه بزند
تصویری از قلب کار
تصویر قلب کار
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با قلب کار

قلب کار

قلب کار
سازندۀ زر یاسیم قلب یا زری که در میانۀ آن مس یا روی بود و برروی آن طلا یا نقره باشد. (از آنندراج) :
خاقانیا ز بغداد اهل وفا چه جویی
کز شهر قلب کاران این کیمیا نخیزد.
خاقانی.
هر کجا قلب کار دزد بود
گر سیاست کنند مزد بود.
میرخسرو (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

طلب کار

طلب کار
کسی که پول یا کالایی از کسی طلب دارد، بستان کار، خواهان، خواستار، برای مِثال طلب کار باید صبور و حمول / که نشنیده ام کیمیاگر عجول (سعدی۱ - ۱۰۵)، که ومه طلبکار عمرند و بس / کسی را به مردن نیاید هوس (امیرخسرو - لغتنامه - طلب کار)
طلب کار
فرهنگ فارسی عمید