جدول جو
جدول جو

معنی غم زدا

غم زدا
آنکه یا آنچه غم و غصه را بزداید، غم زداینده، زدایندۀغم
تصویری از غم زدا
تصویر غم زدا
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با غم زدا

غمزدا

غمزدا
آنکه یا آنچه غم را ببرد زداینده اندوه، روز هشتم از ماههای ملکی
غمزدا
فرهنگ لغت هوشیار

غمزدا

غمزدا
غمزدای. زدایندۀ غم. آنکه یا آنچه غم را ببرد. تسلیت دهنده:
درّ بار و مشک ریز و نوش طبع و زهرفعل
جانفروز و دلگشا و غمزدا و لهوتن.
منوچهری.
غم دین زداید غم دنیی از تو
که بهتر ز غم غم زدایی نیابی.
خاقانی.
یاد تو روح پرور و لطف تو دلفریب
نام تو غمزدا و کلام تو دلربا.
سعدی.
رجوع به غمزدای شود
لغت نامه دهخدا