معنی سایه دار - فرهنگ فارسی عمید
معنی سایه دار
- سایه دار
- آنچه دارای سایه باشد، هر چیزی که سایه بیندازد، سایه ور، سایه افکن، برای مثال صولتت باد سایه دار ظفر / دولتت باد دایگان ملوک (خاقانی - ۴۷۲)
تصویر سایه دار
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با سایه دار
سایه دار
- سایه دار
- آنچه که سایه دارد: درخت سایه دار، حرفی که دو خطی نوشته باشند، غشی سایه زده
فرهنگ لغت هوشیار