جدول جو
جدول جو

معنی رستاک

رستاک
شاخۀ تازه که از بیخ درخت روییده باشد، شاخۀ راست و بلند
تصویری از رستاک
تصویر رستاک
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با رستاک

رستاک

رستاک
شاخۀ تازه ای که از بیخ درخت برآید. (ناظم الاطباء). شاخ تازه را گویند که از بیخ درخت برآید و به ستاک معروف است. (انجمن آرا) (آنندراج). شاخ تازه ای را گویند که از بیخ درخت برآید و به این معنی با شین نقطه دار هم آمده است. (برهان). شاخی باشد که از بن درخت گل و غیره بدر آید و رشتاک نیز خوانند. (فرهنگ اوبهی). ظاهراً باید تصحیفی از ستاک باشد. رجوع به ستاک شود
لغت نامه دهخدا