معنی دم بر آوردن دم بر آوردن بیرون دادن هوا از ریه، زفیر، کنایه از لب به سخن گشودن، سخن گفتن تصویر دم بر آوردن فرهنگ فارسی عمید
دم بر آوردن دم بر آوردن بیرون آوردن هوا از ریه و قصبه الریه تنفس، صحبت کردن سخن گفتن فرهنگ لغت هوشیار
دم درآوردن دم درآوردن دم دار شدن. دارای دم شدن. دم پیدا کردن. دم روییدن بر، به نوی آغازیدن عدم اطاعت. از حد خود تجاوز خواستن (زیردستی نسبت به زبردست). تجاوز کردن زیردستی از حد خود. (یادداشت مؤلف) لغت نامه دهخدا