جدول جو
جدول جو

معنی دم بر آوردن

دم بر آوردن
بیرون دادن هوا از ریه، زفیر، کنایه از لب به سخن گشودن، سخن گفتن
تصویری از دم بر آوردن
تصویر دم بر آوردن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با دم بر آوردن

دم بر آوردن

دم بر آوردن
بیرون آوردن هوا از ریه و قصبه الریه تنفس، صحبت کردن سخن گفتن
دم بر آوردن
فرهنگ لغت هوشیار

پر بر آوردن

پر بر آوردن
روییدن و بر آمدن پر مرغ، سریع پرواز کردن، بشتاب رفتن
پر بر آوردن
فرهنگ لغت هوشیار

دم درآوردن

دم درآوردن
دم دار شدن. دارای دم شدن. دم پیدا کردن. دم روییدن بر، به نوی آغازیدن عدم اطاعت. از حد خود تجاوز خواستن (زیردستی نسبت به زبردست). تجاوز کردن زیردستی از حد خود. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا